همین طور فلّه ای حرف نزنید!
قرآن کریم یک کتاب نازل نیست، یک کتاب متنزّل است.
نازل یعنی حرف سطحی و بی محتوا
متنزّل یعنی حرفی که از جای بلند آمده، مسیری را طی کرده، پیامی دارد تا شنونده را با همین مسیر به مقام برتر و بالاتر برساند ...
شما ببینید در ادبیات بعضی ها نازلانه شعر می گویند، بعضی ها متنزلانه شعر می گویند.
یک کسی ممکن است که انواع و اقسام مرغ ها را شناسایی کرده، برگ ها را شناسایی کرده، درخت ها را شناسایی کرده، آهنگ ها را شناسایی کرده، گل ها را شناسایی کرده، میوه ها را شناسایی کرده، یک قطعه ای، یک قصیده ای، یک غزلی دارد پر از این حرف ها؛ عده ای هم ممکن است بگویند به به! اما این شعر، شعر نازل است؛ این پیامی ندارد.
اما یک وقت هست که کسی معنای معقولی را در کارگاه خیال می پرواند؛ از کارگاه خیال به سامعه و ناطقه می دهد که خروجی او جمال محسوس است، می شود دیوان حافظ
این یک پیام دارد، این از راه بلند آمده، از راه دور آمده، از راه دور که آمده انسان را هم به راه دور می برد؛ این می شود متنزّل.
آن هایی که می گویند هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم، سعی کرده اند که ادبیاتشان متنزّل باشد نه نازل؛ لذا گفتارشان، رفتارشان، نوشتارشان متنزّلانه است.
غالب شما تدریس می کنید ... تدریس می کنید یعنی چه کار می کنید؟یعنی یک مطلبی را در هنگام مطالعه در عاقله تان خوب می پرورانید ...
بعد حالا به این فکر هستید که این را به صورت مقاله در بیاورید یا تدریس کنید.
حالا برای اینکه خواستید بنویسید یا تدریس کنید، این را می دهید به کارگاه خیالتان؛ اگر خواستید فارسی بنویسید خصوصیات فارسی اش را تنظیم می کنید که یک مقدمه دارد، 5 تا فصل دارد، یک نتیجه دارد، یک منبع دارد، یک فهرست دارد، این ها را بررسی می کنید در کارگاه خیالتان؛ بعد دست به قلم می برید می نویسید یا موقع تدریس شروع می کنید به درس گفتن.
این خروجی اش می شود یک جمال محسوس که متنزّل است؛ برای اینکه از عاقله تان تنزّل کرده به دستگاه خیال منظم شده و از دستگاه خیال تنزّل کرده به ناطقه تان و با بنانتان یا زبانتان منتشر می شود.
آن استادی موفق است که بین حس و عقل او، خیال فعّال باشد؛ می بینید چقدر درس بعضی ها شلوغ است، درس بعضی ها شلوغ نیست؛ ممکن است هر دو عالم باشند.
برای اینکه او حرف معقول می زند؛ معقول را محسوس می کند بدون کارگاه خیال! بدون اینکه نظم بدهد همانطوری فلّه ای حرف می زند؛ این به جایی نمی رسد!
اگر بخواهد سخن بگوید کسی نمی فهمد.
بخواهد بنویسد کسی نمی فهمد.
این قدرت خیال را که ذات أقدس إله آفریده بین عقل و حس، این مهندس خوبی است، این نقشه بردار خوبی است، این طرّاح خوبی است، این ورودی و خروجی مشخصی دارد.
انسان همین جوری فله ای درس بدهد موفق نیست؛ فله ای بنویسد موفق نیست.
خیلی ها بودند که همین طور مردند با اینکه عالم بودند، برای اینکه از خیال بهره نگرفتند.
ذات أقدس إله می فرماید که ما از عربی مبین که نازل ترین مرحله است، که جمال محسوس است تا علی حکیم و از علی حکیم تا عربی مبین، این را مهندسی کردیم:
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ. وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ.
کلمات کلیدی: